نقد ادبی و مطالعات فرهنگی
قرائتی نقادانه از آگهیهای تجاری در تلویزیون ایران
ویراست دوم، تهران: نشر شهر، ۱۳۹۵
ماهیت میانرشتهای نقد ادبی اقتضا میکند که علاوه بر وام گرفتنِ مفاهیم و روششناسی سایر حوزههای علوم انسانی و اجتماعی در مطالعات نقادانهی ادبی، خود نیز با مفاهیم و روششناسی برآمده از مطالعات ادبی سهمی در پژوهشهای علوم انسانی و اجتماعی داشته باشد. کتاب حاضر کوششی است برای اداء سهمی ادبی در مطالعات فرهنگی. در این کتاب استدلال میشود که آگهیهای تجاری تلویزیون ایران، نه صرفاً ترفندهایی تبلیغاتی برای سوق دادن بینندگان به خرید کالاهایی معیّن، بلکه از هر حیث برسازنده و مبیّنِ ارزشهای فرهنگیِ جامعهی امروز ما هستند. به بیان دیگر، گفتمان فرهنگیِ خاصی در پس این آگهیها وجود دارد که میتوان آن را با رویکردهای میانرشتهای نقد ادبی تحلیل و بررسی کرد.
آگهیهای تجاریِ تلویزیونی غالباً ساختاری بسیار فشرده دارند و در آنها از فنون و صناعات ادبی که به ایجاز کلام یاری میرسانند به وفور استفاده میشود. علاوه بر این، بسیاری از آگهیها واجد ساختاری کاملاً روایتی هستند و معمولاً همهی عناصر داستانهای بسیار کوتاه (داستانک) را میتوان در آنها یافت. کتاب حاضر بر پایهی همین مشابهت، دیدگاه جدیدی را دربارهی نحوهی مطالعه دربارهی آگهیهای تجاری پیشنهاد میکند: ساختار و مضامین آگهیهای تجاری را میتوان با همان اصطلاحات و روشهایی بررسی کرد که به طور معمول در نقد داستانک به کار گرفته میشوند. پژوهش حاضر با اتخاذ الگوی مطالعات فرهنگی، صبغهای کاملاً میانرشتهای دارد و از مجموعهای از نظریههای نقد ادبی مدرن (از قبیل نقد فرمالیستی، نقد روانکاوانه، نقد فمینیستی، نقد مارکسیستی و غیره، با تأکید بر نقد نشانهشناسانه) به منظور کاوش معانی و دلالتهای فرهنگیِ آگهیهای تجاری بهره میگیرد.