رؤیا (یا به تعبیر عامیانه، «خواب») برای انسان از دیرباز پُررمز و راز و شگفتآور جلوه کرده است. ما انسانها همیشه میخواستهایم بدانیم روایتهای تصویریای که شبها به خواب میبینیم، چه معنایی دارند. پرسشهایی از قبیل «چرا خواب میبینیم؟»، «وقایعی که در خواب میبینیم چه نسبتی با واقعیت دارند؟»، «چرا اشخاص معیّنی را به خواب میبینیم؟» و … همیشه ذهن ما را مشغول کردهاند. نظریهی روانکاوی در اوایل سدهی بیستم نخستین بار کوشید این پرسشها را با رویکردی علمی پاسخ دهد. مطابق با این نظریه، رؤیا بیانی غیرمستقیم از نیازها، هراسها و امیال مکتومی است که هنگام بیداری نه محقق کردنشان برایمان امکانپذیر است و نه حتی توجه به آنها یا مطرح کردنشان. آن نیازها و هراسها و امیال بر اثر فشار بازدارندهها روانی، در ناپیداترین ساحت روان ما (ضمیر ناخودآگاه) جای میگیرند تا هنگام خوابیدنمان، با کاسته شدن فشار ضمیر آگاه، بتوانیم ولو موقتاً با آنها روبهرو شویم. مواجههی ما با این ساحت تاریک با واسطهی فنون و صناعات ادبی میسّر میشود: ضمیر ناخودآگاه از استعاره، مجاز مرسل، تشبیه، نماد و … برای برساختن روایتی استفاده میکند که شخصیت اصلیاش همواره خودِ رؤیابین است. تحلیل رؤیا (روایتی که «مؤلفش» خودِ رؤیابین است) همیشه کمک میکند تا ابعاد ناشناخته و تاریکِ شخصیت رؤیابین روشن شود.
رؤیا علاوه بر اینکه در حیات فردی و اجتماعی تکتکِ ما انسانها جایگاه بااهمیتی دارد، در ادبیات نیز بسیار مهم است، بهویژه در ادبیات مدرنیستی. شاعران و داستاننویسان مدرنیست نمیتوانستند به نظریهای بیاعتنا بمانند که همزمان با پیدایش هنر و ادبیات مدرن، میکوشید بازتعریفی مدرن از انسان به دست دهد. مطابق با این بازتعریف و همسو با نظریهی روانکاوی، ادبیات میبایست کاوشهای انسانپژوهانهی خود را بیشتر به امر نامشهود (جنبههای ناپیدا و تاریکِ رفتارهای انسان) معطوف کند. از این رو، بخشی از اکثر شعرها، داستانهای کوتاه، فیلمهای سینمایی و رمانهای مدرن به رؤیاهای شخصیت اصلی اختصاص دارد. در تحلیل این رؤیاها (رؤیاهای شخصیتهای تخیلی در آثار ادبی) میتوان از مجموعه مفاهیم غنی روانکاوی بهره برد. از این رو، تفسیر رؤیا را میتوان فصل مشترک نقد ادبی و نظریهی روانکاوی محسوب کرد.
آنچه در زیر میخوانید، بخشی از مقدمهی حسین پاینده بر کتاب کاربرد روانکاوی در نقد ادبی است. در این مقدمهی تقریباً سیصفحهای، وی میکوشد با توضیح بنیانیترین مفاهیم روانکاوی، فهم مطالب این کتاب را برای خوانندهی ناآشنا با روانکاوی آسان کند. موضوع اصلیِ این بخش از مقدمه، تفسیر رؤیا در روانکاوی و نقد ادبی روانکاوانه است.