سبک‌شناسی (قسمت سوم)

وجه تمایز سبک‌شناسی از ”قرائت تنگاتنگ“[۱]

هدف از تحلیل سبک‌شناختی، ارائه‌ی تفسیری عینی و علمی بر مبنای شواهد متعیّن و قابل اندازه‌گیری و با روشی نظام‌مند است. لیکن سبک‌شناسان اغلب معتقدند که «قرائت تنگاتنگ» کمابیش به برداشتی کلی، شهودی و بی‌حساب‌وکتاب از آثار ادبی منجر می‌شود. با این همه، برای کسانی که با سبک‌شناسی و «قرائت تنگاتنگ» ناآشنا هستند،‌ چه بسا تفاوت‌های این دو رهیافتْ سطحی جلوه کند. از این رو، جا دارد که این تفاوت‌ها را برشمریم. تفاوت‌های خاص سبک‌شناسی با «قرائت تنگاتنگ» به شیوه‌ی متعارف در نقد ادبی، از جمله موارد زیر را شامل می‌شود:

۱. در «قرائت تنگاتنگ» بر تمایز زبان ادبی از گفتار عمومی جامعه تأکید گذاشته می‌شود. به بیان دیگر، این شیوه متن ادبی را به صورت مجزا و همچون مصداق کاملاً زیبایی‌شناختیِ هنر ــ یا «تمثالی کلامی» ــ در نظر می‌گیرد که زبانش طبق قواعد خاص خودش عمل می‌کند. در مقابل، سبک‌شناسی بر پیوند زبان ادبی و زبان روزمره تأکید می‌گذارد. این اختلاف نظر درباره‌ی‌ زبان ادبی، در واقع ادامه‌ی مجادله‌ای بسیار دیرینه است. برای مثال، علت جدایی عیب‌جویانه‌ی وردزورت و کالریج این بود که به اعتقاد وردزورت زبان شعری هنگامی بیشترین تأثیر را بر خواننده باقی می‌گذارد که تا حد ممکن ساده و نثرگونه یا به عبارت دیگر، نزدیک به زبانی باشد که «مردمان» عملاً تکلم می‌کنند. کالریج متقابلاً معتقد بود که تأثیرگذاری زبان شعری از تعالی زبان یا شورمند شدن آن توسط شاعر ناشی می‌گردد (از طریق الگو دادن به زبان، ایجاز، تکرار، و تمهیداتی از این قبیل) و بدین ترتیب زبان ادبی جنبه‌ای تخصصی پیدا می‌کند و بیش‌ازپیش از الگوهای زبان روزمره فاصله می‌گیرد.

۲. در سبک‌شناسی از اصطلاحات و مفاهیمی تخصصی استفاده می‌شود که از علم زبانشناسی گرفته شده‌اند، اصطلاحاتی مانند «حالت متعدّی»، «فقر واژگان»، «با‌هم‌آیی» و «انسجام» (این چهار اصطلاح را در بخش پایانی مقاله‌ی حاضر توضیح داده‌ام). این قبیل اصطلاحات بخشی از واژگان فنی یک حوزه‌ی خاص از تفحّصات عقلانی هستند و خارج از این حوزه هیچ کاربردی ندارند. این اصطلاحات را نمی‌توان در صحبت‌های معمولی بدون توضیحِ معنا و ــ از آن هم مهم‌تر ــ علت وجودی‌شان به کار برد،‌ مگر این‌که مخاطب مانند خودمان در این حوزه تخصص داشته باشد. متقابلاً در قرائت تنگاتنگ نوعاً از اصطلاحات و مفاهیمی استفاده می‌شود که ــ به رغم ظاهرِ اندک «لفظ قلم»‌شان ــ پاره‌ای از زبان معمولی و روزمره هستند و افراد غیرمتخصص قادرند آن‌ها را بفهمند. برخی از این اصطلاحات عبارت‌اند از: «ریزه‌کاری کلامی»، «کنایه»، «ابهام»، «متناقض‌نما» و «دوگانگی». هرچند که استفاده از این اصطلاحات در نقد ادبی کاری کمابیش تخصصی تلقی می‌شود و هر یک از آن‌ها در این حوزه تداعی‌ها و پژواک‌های معنایی خاصِ خود را دارد،‌ اما اگر در همان گفت‌وگویی که به توضیح اصطلاحات تخصصی زبانشناسی نیاز هست معنای این اصطلاحات مربوط به قرائت تنگاتنگ را شرح دهید، مخاطب‌تان احتمالاً تصور می‌کند که توانایی او را در فهم مطالب دست کم گرفته‌اید. مقصود این است که این اصطلاحات برخلاف اصطلاحاتی مانند «فقر واژگان» جنبه‌ی فنی و تخصصی ندارند.

۳. سبک‌شناسی بیش از قرائت تنگاتنگ مدعی عینیت علمی است و سبک‌شناسان بر این موضوع تأکید می‌ورزند که رویه و روش سبک‌شناسی را هر کسی می‌تواند بیاموزد و به کار ببرد. به همین دلیل، یکی از اهداف سبک‌شناسی ابهام‌زدایی از ادبیات و همین‌طور نقد ادبی است. بر این اساس، همچنان که در بالا دیدیم، سبک‌شناسی در پی آن است که پیوستگی زبان ادبی به سایر شکل‌های ارتباط مکتوب را نشان دهد. در خصوص نقد ادبی، هدف سبک‌شناسی ارائه‌ی مجموعه‌ای از روش‌های تحلیلی است که همگان بتوانند مورد استفاده قرار دهند، برخلاف قرائت تنگاتنگ که از منتقد می‌طلبد در برخورد با متن، «تدبیر» و «حساسیت طبع» به خرج دهد و هیچ رَویه و روش عامی را برای اِعمال کردن به متون ادبی مشخص نکند. برای مثال ف.ر. لیویس به همین سبب سوءشهرت یافته بود، زیرا از توضیح مشروح درباره‌ی روش‌های نقادانه‌ی خود اکراه داشت. به همین منوال، بسیاری از خوانندگان استنباط خود از آثار ادبی را چنین بیان می‌کنند که تأثیرگذاری زبان ادبیات را اصولاً نمی‌توان مورد تحلیل قرار داد و نتیجه می‌گیرند که ادبیات واجد نوعی ذاتِ اسرارآمیز و دست‌نیافتنی است. اگر ــ آن‌چنان که بسیاری [از منتقدان سنتی] معتقدند ــ احساسات بیان‌شده در یک شعر به طرز بی‌مانندی در شکل واژگان انتخابی‌ شاعر تجسم یافته است، در آن صورت باید پذیرفت که اظهار نظر درباره‌ی آن شعر از طریق تفحّص نقادانه با محدودیت‌های اکیدی رو‌به‌روست.

ادامه دارد …


[۱] . «قرائت تنگاتنگ» (close reading) اصطلاحی است در شیوه‌ی نقد موسوم به «نقد نو» (New Criticism) و برای اشاره به بررسی دقیق و موشکافانه‌ی متون ادبی فارغ از هر گونه عامل خارج از متن (مانند زندگینامه‌ی پدیدآورنده‌ی اثر، رویدادهای تاریخی در زمان نگارش اثر، و از این قبیل) به کار می‌رود. (م)
 
هم‌رسانی این مطلب:

دیدگاهی بگذارید!

avatar
  دنبال کردن  
آگاهی از