کتاب درآمدی بر تاریخ کرونا و بیماریهای همهگیر منتشر شد.
این کتاب مجموعهای است از چندین مقاله و مصاحبهی عمقی با استادان و پژوهشگران حوزههای مختلف علوم انسانی دربارهی بیماری کرونا و ابعاد فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و تاریخی آن که به همت دکتر داریوش رحمانیان و دکتر زهرا حاتمی گردآوری شده است. دکتر رحمانیان در بخشی از مقدمهی مفصل خود بر این کتاب، چنین نوشته است:
عبارت «تاریخ کرونا» به درجات بدیع و مناقشهانگیز و بدعتآمیز مینماید و به ایضاح محتاج است … در تلقی سنتی مفهوم تاریخ ناظر بر زمان است و به آغاز و انجام رویداد اشاره دارد. در این معنی وقتی که تعبیر تاریخ کرونا را به کار میبریم مرادمان این است که بحران کرونا در فلان زمان ــ فلان تاریخ ــ آغاز شد و این یا آن رویدادها را رقم زدو در پی آورد. این یک تلقی وقایعنگارانه است … کرونا یک موجود طبیعیست اما هنگامی که پای به جهان تاریخی آدمی میگذارد به یک عامل اثرگذار تاریخی بدل میشود، عاملی که سرشت کردار و رفتار و اثرگذاریاش سیاسی و فرهنگی و اجتماعی و تاریخمند است و بایستی چنین فهمیده شود.
ایشان سپس تلقی متداول از «تاریخ» بهمنزلهی امر ماضی را به پرسش میگیرد و چنین مینویسد:
اهالی تاریخ چه هنگامی میتوانند و باید به پژوهش دربارهی تاریخ کرونا بپردازند؟ در تعریف و تلقی جاافتادهی سنتی پاسخ ساده و روشن است: در آینده. هنگامی که بحران کرونا به تاریخ پیوسته باشد، زمانی که بحران کرونا به «گذشته» ــ گذشته متعلق شناخت علمی و روشمند ــ تبدیل شده باشد. وقتی که گردوغبار حادثه فرونشسته و دادهها و اسناد و مدارک و شواهد مربوط به آن به حد کفایت در دسترس مورخ قرار گرفته باشد. هنگامی که رُخداد به تمامی «رُخ» ــ نشان ــ داده باشد. زمانی که حجاب معاصریت، کنار رفته و «رخ» یا «رویِ» رویداد / رخداد از پس آن به در آمده و نمایان و نمودار شده باشد!
ایشان اِشکال رویکرد سنتی به تحقیقات تاریخی را در این میبیند که بدین ترتیب «نگاه مورخ همواره به آینده موکول و معلق میشود». چارهی کار، طرح پرسشهایی متفاوت با پرسشهای معمول در تاریخنگاریِ سنتی است، از قبیل اینکه «فهم و ادراک مورخانه بر کدام سویهها و گوشهها از مسألهی کرونا روشنایی میافکند؟» مقالات و مصاحبههای مندرج در این کتاب، تلاشهایی برای پرتوافشانی بر پرسشهایی از این جنساند.
از جمله کسانی که در بخش مصاحبهی عمقی این کتاب با آنان دربارهی ابعاد اجتماعی و فرهنگی بیماری کرونا گفتوگو شده، حسین پاینده است. وی با استناد به نظریههای امبرتو اکو و رولان بارت، دست به «خوانش» کرونا چونان «متن» میزند و سپس با اتخاذ رویکرد متفاوتی که تاریخ را نه لزوماً مربوط به امر ماضی یا سپریشده، بلکه کاملاً مربوط به «امر حّیوحاضر» (the here and now) محسوب میکند، تبیینی «متنی» (textual) از شیوع این بیماری در جامعهی معاصر به دست میدهد و میگوید:
تاریخ همینجاست، در برابر دیدگان ما، در کشاکش پارهگفتمانها با گفتمان مسلط، در روابط قدرت، در متون ادبی، در سریالها، در فیلمها و رمانها. رشتهی تاریخ با امر حّیوحاضر سروکار دارد، نه لزوماً یا منحصراً با گذشته. امر حّیوحاضر، یا به تعبیر اصحاب مطالعات فرهنگی «امر روزمره»، نقطهی وصل رشتهی تاریخ با نقد ادبی، مطالعات ارتباطی، انسانشناسی و سایر دانشهای بشری است. تلقی سنتی از رشتهی تاریخ بر پایهی این اصل شکل گرفته است که کار استاد تاریخ به کار باستانشناس تقرّب میکند، در حالی که از نظر من مبرمترین وظیفهی استاد تاریخ تبیین همین جامعهی کرونازدهی امروز است، که البته بهشایستگی میسّر نمیشود مگر اینکه دیدگاه «تاریخ بهمنزلهی متن نوشتنی» یا «تاریخ بهمنزلهی متن باز» را اتخاذ کنیم و بتوانیم وضعیت امروز را همچون نوعی متن خوانش کنیم.
در این تبیین، پاینده از نظریهی کهنالگویی کمک میگیرد و سپس چهارچوب کلیِ مطالعهای تطبیقی و بینامتنی دربارهی کرونا را توضیح میدهد.
کتاب درآمدی بر تاریخ کرونا و بیماریهای همهگیر در ۶۳۲ صفحه و از سوی نشر خاموش در آذرماه ۱۳۹۹ منتشر شده است.
دیدگاهی بگذارید!