دو کتاب نظریهی روانکاوی و کاربرد روانکاوی در نقد ادبی ظرف کمتر از یک سال به چاپ چهارم رسیدند.
نظریهی روانکاوی: هفت رساله از زیگموند فروید
ناشر: انتشارات مروارید
چاپ اول، مهرماه ۱۳۹۹؛ چاپ دوم، آبان ۱۳۹۹؛ چاپ سوم، بهمن ۱۳۹۹؛ چاپ چهارم، تیرماه ۱۴۰۰

برگی از این کتاب:
«سرسختانهترین مقاومتها در برابر نظریهی روانکاوی ماهیتی اندیشگانی نداشته بلکه از آبشخورهای احساساتی سرچشمه گرفته است. از اینجا درمییابیم که چرا این مقاومتها خصلتی متعصبانه و همچنین منطقی ضعیف دارند. مقاومت در برابر روانکاوی از قاعدهی سادهای پیروی میکرد: افراد در تودهی جامعه دقیقاً مثل روانرنجورهای منفردی به روانکاوی واکنش نشان دادند که به علت اختلالهایشان تحت درمان قرار داشتند. … اگر بار دیگر انواع مقاومت در برابر روانکاوی را مرور کنیم، مشخص میشود که فقط بخش کوچکی از آنها از همان نوع مقاومتهایی هستند که معمولاً در مخالفت با اکثر علمیترین نوآوریهای کمابیش مهم صورت میگیرد. بخش بزرگی از مقاومتها در برابر روانکاوی از این حقیقت ناشی میشود که موضوعات این نظریه احساسات عمیق انسانها را جریحهدار میکنند. با نظریهی داروین دربارهی تکامل برخورد مشابهی شد، زیرا آن دیدگاه وجه تمایزی را که انسان در کمال تکبّر بین خود و حیوانات ایجاد کرده بود، از میان برداشت. من این قیاس [بین روانکاوی و نظریهی داروین دربارهی خاستگاه مشترک همهی جانداران، اعم از انسان یا حیوان] را پیشتر نیز در نوشتاری ذکر کردهام. در آن نوشتار توضیح دادم که دیدگاه روانکاوانه … در واقع ضربهی سهمگینی به خوددوستیِ انسان بود. من این را ضربهای روانی به خودشیفتگی انسانها نامیدم و آن را مقایسه کردم با ضربهی زیستشناختیِ نظریهی داروین دربارهی تکامل و ضربهی کیهانشناختیای که کوپرنیک پیش از او میخواست با کشف خویش [مبنی بر مرکزیت خورشید، نه زمین، در کائنات] بر خودشیفتگی انسان وارد کند.»
کاربرد روانکاوی در نقد ادبی:هفت اثر از فروید دربارهی ادبیات
ناشر: انتشارات مروارید
چاپ اول، آذر ۱۳۹۹؛ چاپ دوم، دی ۱۳۹۹؛ چاپ سوم، بهمن ۱۳۹۹؛ چاپ چهارم، تیرماه ۱۴۰۰

برگی از این کتاب:
«کار ادیب آفرینشگر عین کار کودک هنگام بازی است. وی دنیایی خیالی میآفریند و آن را بس جدی قلمداد میکند. به سخن دیگر، او سخت به این دنیای تخیلی دل میبندد و در عین حال آن را کاملاً از واقعیت متمایز میکند. این رابطه بین بازی کودکان و آفرینش شاعرانه را هنوز هم میتوان در تعبیرهای زبانی دید. آن شکلهای نگارش تخیلمبنا که مستلزم پیوند با اشیاءِ ملموس و نمایشدادنی هستند، «بازی» نامیده میشوند. در زبان، از «کمدی» یا «تراژدی» (که بهطور تحتاللفظی یعنی «نمایش شادمانی» و «نمایش سوگواری») صحبت به میان میآید و اجراکنندگان آن «بازیگر» نامیده میشوند (که بهطور تحتاللفظی یعنی «اجراکنندهی نمایش»). لیکن غیرواقعی بودن دنیای تخیلی ادیب پیامدهای بسیار مهمی در تکنیکهای هنرِ او دارد، زیرا بسیاری چیزها که در واقعیت لذتبخش نیستند، در بازیِ خیالی لذت میبخشند، و ایضاً بسیاری رویدادهای مهیّج که در واقع بهخودیِخود ناراحتکنندهاند، میتوانند برای شنوندگان یا تماشاگرانِ اجرای اثرِ ادیب لذتبخش باشند.»