«عصر داستان پسامدرن» با سخنرانی حسین پاینده

سایت آوانگاردها به مناسبت انتشار ترجمه‌ی فارسی مجموعه داستان کوتاه جان بارت با عنوان گم‌شده در شهر بازی، جلسه‌ای را با سخنرانی دکتر حسین پاینده، استاد نظریه و نقد ادبی دانشگاه علامه طباطبائی، برگزار می‌کند. در این جلسه دکتر پاینده ضمن مرور و معرفی این مجموعه داستان و جایگاه آن در ادبیات داستانی پسامدرن، بحثی هم درباره‌ی چگونگی نگارش داستان‌های پسامدرن خواهد داشت.

این جلسه در تاریخ جمعه ۲۷ امرداد ۱۴۰۲ در محل «کافه تاریخ» تشکیل می‌شود و شرکت در آن برای عموم علاقه‌مندان آزاد است.

نشانی: تهران، خیابان وصال شیرازی، نرسیده به بلوار کشاورز،‌بالاتر از خیابان ایتالیا، بن‌بست مریم، پلاک ۵
زمان: جمعه ۲۷ امرداد ۱۴۰۲، ساعت ۱۸

پوستر سایت آوانگاردها برای سخرانی دکتر پاینده درباره‌ی پسامدرنیسم

 

اطلاعیه‌ی دو کارگاه «آشنایی با رمان» و «داستان‌نویسی»

۱. کارگاه «آشنایی با رمان(۱)»

هدف از برگزاری کارگاه «آشنایی با رمان (۱)»، آشنایی با ویژگی‌های رمان رئالیستی و روش‌شناسیِ تحلیل آن است. این دوره بویژه برای پژوهشگران و علاقه‌مندانی طراحی شده است که در رشته‌ی تحصیلیِ خود درسی درباره‌ی ادبیات داستانی نگذرانده‌اند، اما مایل‌اند با شیوه‌ی تحلیل رمان آشنا شوند. این دوره همچنین با این هدف طراحی شده است که نسل جدیدی از منتقدان ادبیات داستانی تربیت شوند که بتوانند در مطبوعات مقالاتی روشمند در نقد رمان بنویسند. این کارگاه در ۱۰ جلسه تشکیل می‌شود و طی این جلسات مطالب بسیار زیادی را باید کار کرد: نحوه‌ی ظهور رمان به منزله‌ی ژانری نو در قرن هجدهم، پس‌زمینه‌ی فلسفی رئالیسم، تمایز رمان با رمانس، نظریه‌ی ایان وات درباره‌ی رمان، ویژگی‌های رئالیسم صوری، عناصر رمان، شیوه‌ی خوانش تحلیلی رمان، تحلیل مشروح دو رمان، و … . روش کار در این کارگاه به این صورت خواهد بود که اعضای کارگاه برای هر جلسه پیشاپیش مطالبی را از کتاب «نظریه‌های رمان: از رئالیسم تا پسامدرنیسم» نوشته‌ی ایان وات،‌ دیوید لاج، … (تهران: انتشارات نیلوفر، ۱۳۹۹) مطالعه می‌کنند و بعد در کارگاه بخشی از آن مطالب را به‌طور جمعی می‌خوانیم و درباره‌ی جزئیاتش با هم بحث می‌کنیم تا توضیح بیشتری درباره‌ی آن ارائه و ابهامات برطرف شود. بدین ترتیب، راه برای تحلیل دو رمان «غرور و تعصب» (نوشته‌ی جین آستین) و «چراغ‌ها را من خاموش می‌کنم» (نوشته‌ی زویا پیرزاد) هموار می‌شود. این دوره‌ی آموزشی به صورت کلاس برگزار نمی‌شود، بلکه در قالب «کارگاه» (محل کار) برگزار می‌شود.

از اعضای کارگاه درخواست می‌شود برای جلسه‌ی اول صفحات ۱۱ الی ۳۰ از کتاب «نظریه‌های رمان» را پیشاپیش بخوانید.

پنجشنبه‌ها – ساعت ۱۴ تا ۱۵:۳۰
شروع دوره: ۱۷ فروردین ۱۴۰۲
نشانی: یوسف‌آباد، خیابان جهان‌آرا، کوچه ۴۲/۱، پلاک ۲۰

تلفن: ۰۹۹۱۸۵۸۵۳۰۰
تلگرام: osaninstitute@


۲. اطلاعیه‌ی «کارگاه داستان‌نویسی (۱)»

هدف از برگزاری این کارگاه که طی ۱۰ جلسه برگزار خواهد شد، افزایش مهارت‌های خلاقانه‌ی نویسندگان نوقلم است که قصد دارند داستان‌نویسی را به‌طور جدی و حرفه‌ای دنبال کنند. رویکرد این کارگاه به داستان‌نویسی مبتنی بر نظریه‌هایی ادبی و شناخت سبک‌های داستان‌نویسی در ادبیات ایران و جهان خواهد بود. شرکت‌کنندگان در این دوره، می‌بایست از آشنایی مقدماتی با عناصر داستان برخوردار باشند (زاویه‌ی دید، شخصیت، پیرنگ، کشمکش، …). در هر یک از جلسات، نخست بحثی نظری درباره‌ی شیوه‌های داستان‌نویسی انجام خواهد شد و سپس داستانی که یکی از شرکت‌کنندگان کارگاه نوشته است در جمع خوانده و بررسی می‌شود. در بحث راجع به داستان‌ها، شیوه‌ی به‌کارگیری خلاقانه و هدفمندِ عناصر داستان برای القای درونمایه‌ی مورد نظر نویسنده بحث خواهد شد. این کارگاه پیش‌نیاز شرکت در «کارگاه داستان‌نویسی (۲)» است که متعاقباً با برگزیده‌ای از شرکت‌کنندگانِ کارگاه مقدماتی برگزار خواهد شد.

پنجشنبه‌ها – ساعت ۱۶ تا ۱۷:۳۰
شروع دوره: ۱۷ فروردین ۱۴۰۲
نشانی: یوسف‌آباد، خیابان جهان‌آرا، کوچه ۴۲/۱، پلاک ۲۰

تلفن: ۰۹۹۱۸۵۸۵۳۰۰
تلگرام: osaninstitute@

اصطلاح «چرخش روایتی» به چه معناست؟

اصطلاح «چرخش روایتی» از دهه‌ی ۱۹۸۰ به این سو در نقد ادبی به کار رفته است و دلالت بر این دارد که:

آنچه خواندید بخشی از مقدمه‌ی حسین پاینده بر کتابش با عنوان نقد ادبی با رویکرد روایت‌شناسی است که در هفته‌ی جاری، چاپ دوم آن از سوی انتشارات نیلوفر منتشر شد.

کتاب نقد ادبی با رویکرد روایت‌شناسی را می‌توانید از این‌جا تهیه کنید.

نقد ادبی و تاریخ

نقد ادبی از دیرباز رابطه‌ی تنگاتنگی با تاریخ داشته است و در اکثر نظریه‌های ادبی تلاشی برای تبیین این رابطه به چشم می‌خورَد. دیرینه‌ترین متن نظریه و نقد ادبی، رساله‌ی شعرشناسی نوشته‌ی فیلسوف یونان باستان ارسطو (۳۸۴ـ۳۲۲ ق.م.) است که بخش مهمی از آن به وجوه افتراق تاریخ و متن ادبی اختصاص دارد و نویسنده‌اش توضیح می‌دهد که چرا ادبیات می‌بایست در مرتبه‌ای والاتر از تاریخ قرار گیرد. بعد از ارسطو تا به امروز نیز بسیاری از نظریه‌پردازانی که در خصوص نحوه‌ی فهم معانی متون ادبی آرائی را مطرح کرده‌اند، هر یک به نحوی از انحاء، مستقیم یا غیرمستقیم، با دیدگاهی ایجابی یا سلبی، حرفی برای گفتن درباره‌ی رابطه‌ی تاریخ با نقد ادبی داشته‌اند. هر گاه نظریه‌پردازان ادبیات کوشیده‌اند نسبتِ بین تاریخ و نقد را معلوم کنند، پرسش محوری همواره از این قرار بوده است که: برای فهم آثار ادبی، چقدر به دانش تاریخی نیاز داریم؟ حول‌وحوشِ این پرسش محوری، خوشه‌ای از سؤالاتِ مرتبطِ دیگر هم شکل گرفته است که بعضی از مهم‌ترین‌شان را می‌توان این‌طور فهرست کرد:

۱. آیا ادبیات آینه‌ی تاریخ است؟ به بیان دیگر، آیا پدیدآورندگان متون ادبی عین رویدادهای تاریخیِ زمانه‌ی خودشان (یا عین وقایع تاریخیِ گذشته) را در آثارشان بازمی‌تابانند؟

۲. ادبیات تا چه حد می‌تواند از صِرفِ بازتاباندن گذشته فراتر رود؟

۳. آیا می‌توان گفت که متون ادبی حکم نوعی بازنگاریِ تخیلیِ رخدادهای ماضی را دارند؟

۴. آیا نویسندگان و شاعران مجازند از واقعیت‌های مسلمِ تاریخی دور شوند یا به دلخواه خود در آن‌ها دخل‌وتصرف کنند؟

۵. اگر آفرینش ادبی بدون ملحوظ کردن تاریخ ممکن نیست، آیا نباید نتیجه گرفت که ادبیات تابع تاریخ است؟ در آن صورت آیا اصولاً به رشته‌ی مستقلی به نام ادبیات نیاز هست؟

۶. آیا کمال هنرِ هر شاعر و نویسنده‌ای این نیست که گزارشگرِ عینیت‌گرا و صادقِ حوادث تاریخی زمانه‌ی خود باشد؟ به این ترتیب، آیا نمی‌توان گفت که ادیبان در واقع تاریخ‌نگارند؟

۷. این گزاره تا چه حد صحیح است که هیچ تاریخ‌نویسی نمی‌تواند در کار خود کاملاً عینیت‌گرا باشد همچنان که هیچ نویسنده‌ای نمی‌تواند در نوشتن رمان‌های تاریخی یکسره ذهنیت‌گرا باشد؟

۸. با توجه به این‌که هر کتاب تاریخ در واقع شرحی است که یک تاریخ‌نگارِ معیّن از رویدادهای گذشته به دست می‌دهد، تفاوت تاریخ با رمان در چیست؟ آیا هر دو (هم تاریخ‌نگار و هم رمان‌نویس) داستانی برنمی‌سازند؟

۹. آیا این ادعا درست است که کتاب‌های تاریخ صرفاً وجهی اطلاعات‌دهنده و گزارشی ندارند بلکه شامل تفسیر رویدادها نیز می‌شوند؟ اگر پاسخ مثبت است، آیا این همان کاری نیست که به شکلی دیگر رمان‌های تاریخی هم می‌کنند؟

۱۰. آیا از منظری دیگر نمی‌توان استدلال کرد که متون ادبی تاریخ را بازتولید نمی‌کنند بلکه چشم‌اندازی گفتمانی از تاریخ به دست می‌دهند؟

این پرسش‌ها و نظایر آن را اکثر نظریه‌پردازان ادبی به شکل‌های مختلف مطرح کرده‌اند، هم آن دسته از ایشان که نقد آثار ادبی را بدون ارجاع به تاریخ ناممکن می‌دانند (مانند تاریخ‌گرایان سنتی و نوین) و هم آن کسانی که اصولاً تاریخ را مقوله‌ای نامرتبط با فهم معانی متون ادبی محسوب می‌کنند (مانند فرمالیست‌های روس و منتقدان نو در آمریکا). حضور مستمر و در عین حال بحث‌انگیزِ مفهوم «تاریخ» در نظریه‌های ادبی نشان می‌دهد که تاریخ همواره در زمره‌ی اساسی‌ترین موضوعاتی بوده که نقد ادبی خود را ناگزیر از مواجهه و تعیین نسبتش با آن دیده است.